ذهن خالی

! مراقبه هایم را مینویسم پس هستم

ذهن خالی

! مراقبه هایم را مینویسم پس هستم

آدرس های تبلیغاتی در کامنت ها نمایش داده نخواهد شد .
با احترام


آن روزها رفتند
آن روزها مثل نباتاتی که در خورشید می پوسند
از تابش خورشید پوسیدند

آن روزها / فروغ فرخزاد

دنبال کنندگان ۱۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۱۶ مطلب در فروردين ۱۳۹۹ ثبت شده است

 

 امروز داشتم فکر میکردم که اگر مثلا چراغ جادو داشتم چه آرزو یا آرزوهایی میکردم .

اولش فکر کردم یک آرزو برای حال و روز بشر بکنم . به هر چی فکر کردم گفتم نه بذار یک ارزوی بزرگتر و مهم تر بکنم . هر چی پیش رفتم دیدم لیست بدبختی های بشر خیلی بلند بالاست . آقا غوله فوقش بگه 3 تا آرزو بکن !

پس سعی کردم خودخواه باشم و فقط به خودم و عزیزانم فکر کنم .

تنها چیزی که در مورد خودم یادم اومد این بود :

 

شب ها راحت بخوابم .

جان مادرت نگو نمیشه !

 

 

 

۱ نظر ۱۴ فروردين ۹۹ ، ۲۱:۳۴
ذهن خالی

واژه‌سازی در بحران کرونا ویروس

دکتر #هانیه_یارمند 
زبانشناس- مدرس دانشگاه
 
افراد جامعه در موقعیت‌های مختلف و برحسب نیاز با استفاده از فرآیندهای واژه‌سازی، واژه جدید می‌سازند. در شرایط فعلی کشورمان و شیوع کرونا ویروس در کشور نیز واژۀ "کرونایی" از جمله واژه‌هایی است که بر اساس نیاز روز جامعه توسط گویشوران ساخته شده است. 
در ذهن انسان طرحواره‌ای از معنای واژه‌ها وجود دارد اما واقعیت این است که معنای قطعی واژه را بافت آن واژه تعیین می‌کند. واژه مذکور نیز از این امر مستثنی نیست. واژۀ "کرونایی" به منظور اشاره به افراد مبتلا به کرونا ویروس ساخته شده است، اما با مشاهده واژۀ "کرونایی" در بافت‌های متفاوت در خبرها و فضاهای مجازی علاوه بر مفهوم ابتلا به بیماری، مفهوم فاعلیت نیز به واژه اضافه می‌شود و ظاهراً به فردی اشاره می‌کند که عامل مبتلا شدن به کرونا ویروس است. به عبارت دیگر واژۀ "کرونایی" صفت کنشگری می‌سازد که دارای بار معنایی منفی می‌باشد. برای مثال تیتر یکی از خبرهای روزنامه چنین بود: "آمار افراد کرونایی رو به افزایش است اما مردم این بیماری را جدی نمی‌گیرند". گویی با بکار بردن واژۀ "کرونایی" به گونه‌ای کنشی، انگشت اتهام به سوی فرد مبتلا به این ویروس نشانه رفته است. با درنظر گرفتن معنای عاملیت برای واژۀ مذکور، افراد با نوعی خطای شناختی مواجه می‌شوند که موجب  قضاوت نادرستِ جامعه می‌گردد. درنتیجه این باور شکل می‌گیرد که فرد با عدم رعایت نکات بهداشتی خود را در معرض مبتلا شدن قرار داده است، درصورتیکه  درصد بالایی از افرادی که به این ویروس مبتلا می‌شوند پزشکان و کادر محترم درمان هستند که علی‌رغم اشراف کامل به خطرات ویروس و رعایت نکات بهداشتی اما به لحاظ موقعیت شغلی و درنهایتِ فداکاری، ناخواسته به این ویروس مبتلا شده‌اند. خطاهای شناختی درک انسان از واقعیت را تحریف می‌کند و هرچه این تحریف گسترده‌تر باشد آسیب‌های بیشتری بر استدلال فرد وارد می‌شود. لذا پیشنهاد می‌گردد عبارت "فرد مبتلا به کرونا" را جایگزین واژۀ "کرونایی" کرده و به نوعی مانع از القای بار معنایی منفی به بیماران مبتلا شویم. 
#کرونا 
#فرد_مبتلا_به_کرونا 
#خطای_شناختی 
#واژه‌سازی
@sahaja_yoga

۰ نظر ۱۱ فروردين ۹۹ ، ۱۲:۴۲
ذهن خالی

✅نظر بیل گیتس در مورد ویروس کرونا:
کووید -19 واقعا چه چیزی به ما یاد می دهد؟

@movie6727

من عمیقاً باور دارم که هدفی معنوی در پس هر آنچه اتفاق می‌افتد وجود دارد، چه برداشت ما از آن اتفاق خوب باشد، چه بد.
مایل هستم نظر خود در مورد آنچه ویروس کرونا با ما انجام می دهد را با شما به اشتراک بگذارم:

🔺 این ویروس به ما یادآوری می‌کند که ما همه برابر هستیم، صرف‌نظر از فرهنگ، مذهب، حرفه، وضعیت مالی یا میزان شهرت‌مان. این ویروس با همه ما به طور یکسان برخورد می‌کند، شاید ما هم باید همین کار را انجام دهیم. اگر حرف من را باور نمی‌کنید، از تام هنکس بپرسید.

🔺 به ما یادآوری می‌کند که همه به هم وصل هستیم و آنچه بر یک انسان اثر می گذارد، می تواند بر دیگری نیز اثر بگذارد. به ما یادآوری می‌کند مرزهای نادرستی که تعیین کرده‌ایم، ارزش زیادی ندارند، چرا که این ویروس نیازی به پاسپورت ندارد. این ویروس با قراردادن ما در تنگنا و بحران، کسانی را به ما یادآوری می کند که همیشه تحت ظلم واقع شده‌اند.

🔺 به ما یادآوری می‌کند که سلامت‌مان چه‌قدر با ارزش است و چگونه ما با خوردن غذاهای ناسالم و آب‌هایی آلوده به مواد شیمیایی، همیشه از آن غافل بوده‌ایم. اگر مراقب سلامت خود نباشیم، قطعا بیمار خواهیم شد.

🔺 به ما یادآوری می‌کند که زندگی چه‌قدر کوتاه است و اینکه مهم‌ترین کار هر انسان کمک به دیگران و بخصوص افراد سالخورده و بیمار است. هدف ما خریدن دستمال توالت نیست! 

🔺 به ما یادآوری می‌کند جامعه ما چ‍ه‌قدر ماده‌گرا شده و در هنگام سختی ها آنچه بدان نیاز داریم، نیازهای اولیه مانند آب و غذا و دارو است، نه تجملاتی که گاهی بدون دلیل بر آنها ارزش می گذاریم.

🔺 به ما یادآوری می‌کند خانه و خانواده چه‌قدر اهمیت دارند و چه‌قدر ما از آنها غافل بوده‌ایم. این ویروس ما را به خانه‌هایمان برگردانده تا دوباره بتوانیم وحدت خانواده خود را مستحکم کنیم.

🔺 به ما یادآوری می‌کند که کارِ اصلی ما شغلمان نیست. شغل کاری است که ما انجام می‌دهیم، نه آنچه بخاطر آن به دنیا آمده‌ایم. کارِ اصلی ما مراقبت از یکدیگر است، محافظت از یکدیگر و کمک به یکدیگر.

🔺 به ما یادآوری می‌کند که نفس خود را تحت کنترل داشته‌باشیم. یادآوری می‌کند هرچه‌قدر هم که فکر می‌کنیم بزرگ هستیم، یا دیگران فکر می‌کنند بزرگ هستیم، تنها یک ویروس می تواند دنیای ما را متوقف کند.

🔺 به ما یادآوری می‌کند که قدرتِ اختیار و اراده در دستان ماست. می توانیم انتخاب کنیم که همکاری کرده و به یکدیگر کمک کنیم، ببخشیم، تقسیم کنیم. یا می توانیم انتخاب کنیم خودخواه باشیم، احتکار کنیم، یا فقط از خودمان مراقبت کنیم. قطعاً در سختی‌ها است که هرشخص رنگ واقعی خود را آشکار میکند.

🔺 به ما یادآوری می‌کند که می توانیم صبور باشیم، یا وحشت‌زده شویم. می توانیم درک کنیم که چنین شرایطی بارها و بارها در طول تاریخ اتفاق افتاده و این نیز خواهد گذشت، یا بترسیم و امروز را آخر دنیا بدانیم و درنتیجه بیشتر باعث ضرر شویم تا سود.

🔺 به ما یادآوری می‌کند که این شرایط میتواند یک پایان یا آغازی دوباره باشد. می تواند زمانی برای تامل و درک باشد، برای یادگرفتن از اشتباهات؛ یا میتواند آغاز چرخه‌ای باشد که آنقدر ادامه می‌یابد تا ما نهایتا آنچه که باید را یاد بگیریم.

🔺 به ما یادآوری می‌کند که کره زمین بیمار است. یادآوری می کند باید همانطور که به سرعتِ خالی شدن قفسه های دستمال توالت نگاه می‌کنیم، به میزان جنگل‌زدایی نیز نگاهی داشته باشیم.
ما بیمار هستیم، چرا که خانه‌ی ما بیمار است.

🔺به ما یادآوری می‌کند که بعد از هر سختی، همیشه آسانی‌ست. زندگی یک چرخه است، و این نیز مرحله‌ای در این چرخه ی بزرگ است. نیازی نیست بترسیم، این نیز می گذرد.

◀️ درحالیکه تعداد زیادی کرونا/ کووید -19 را یک فاجعه‌ی بزرگ به‌حساب می‌آورند، من ترجیح می دهم آن را یک اصلاح‌کننده‌ی بزرگ ببینم. چیزی که فرستاده شده تا درس‌هایی که ظاهراً فراموش کرده‌ایم را به ما یادآوری کند و این بستگی به ما دارد که آنها را یاد بگیریم یا نه!

@movie6727

۰ نظر ۰۹ فروردين ۹۹ ، ۱۵:۳۰
ذهن خالی

✍️متن خواندنی و تاثیرگذار آنجلا مرکل، صدراعظم آلمان با مردم وطن اش درباره کرونا:

🖊 این بزرگ‌ترین چالش آلمان، نه از زمان اتحاد دوباره آلمان که از زمان جنگ جهانی دوم است .از آن زمان تاکنون هیچ چیز تا این حد، زندگی ما در کنار یک‌دیگر را تحت تاثیر قرار نداده ... تنها وقتی از پس این بحران برمی‌آییم که تمام شهروندان این را وظیفه خودشون بدانند؛ موضوع جدی‌ هست و شما هم جدیش بگیرید. تا وقتی درمان یا واکسنی وجود نداشته باشد، تنها یک کار می‌شود کرد: کند کردن روند شیوع و کش دادنش به چندین ماه تا بتوانیم زمان بخریم تا دارو و واکسن کشف شود و بیمارستان‌های مان آماده باشند.
حتی سیستم سلامت ما هم که یکی از بهترین‌ها در جهان‌ هست، اگر بیماران زیادی با وضعیت وخیم به‌ آن هجوم بیاورند، کم می‌آورد. کسانی که حال‌شان وخیم می‌شود، عدد و رقم نیستند، پدر یا پدربزرگ‌اند، مادر و مادربزرگ، همسر و انسانند. ما جامعه‌ای هستیم که زندگی تک‌تک انسان‌ها برای مان ارزش دارد.

به همه کسانی که در بیمارستان‌ها و سیستم بهداشت کار می‌کنند:
کاری که می‌کنید خیلی بزرگ است. از صمیم قلب تشکر می‌کنم. و حالا یک موضوع حیاتی‌ست: زندگی اجتماعی را تا جایی که می‌شود متوقف کنیم. دولت به کار خودش ادامه خواهد داد اما هر چیزی را که انسان‌ها و جامعه رو تهدید کند، باید کاهش بدهیم. محدودیت‌های کنونی در تاریخ جمهوری فدرال آلمان سابقه ندارند. برای کسی مثل من که آزادی سفر حقی بوده که براش سخت جنگیدم، چنین محدودیت‌هایی فقط در شرایط کاملا اضطراری توجیه‌پذیر هستند اما فعلا این محدویت‌ها برای حفظ جان انسان‌ها ضروری‌اند.

تضمین می‌دهم: دولت همه کار می‌کند تا تاثیر اقتصادی بحران را کاهش بدهد و فرصت‌های شغلی را حفظ کند. اقلام ضروری همیشه موجود خواهند بود. قفسه‌های خالی فروشگاه‌ها به سرعت پر می‌شوند. احتیاط در خرید خوب است، انبار کردن اما بی‌معنی و کاملن ضد هم‌بستگی‌ست. از کارکنان سوپرمارکت‌ها تشکر می‌کنم. آن‌ها سر کار می‌روند تا چرخ این مملکت به معنی دقیق کلمه بچرخد.

اما اقدامات دولت خنثی می‌شوند اگر ابزار اصلی علیه شیوع بیماری به کار گرفته نشود: این ابزار خود ما هستیم. وحشت نکنید، اما هرگز فکر نکنید که شما کاره‌ای نیستید. از هیچ‌کس نمی‌شود صرف‌نظر کرد. اپیدمی نشان می‌دهد که ما چقدر آسیب‌پذیر و چه‌قدر به هم‌دیگر وابسته‌ایم. همه برای کنترل این وضعیت نقش دارند. نفرین نشده‌ایم که واگیری سریع ویروس را منفعلانه تماشا کنیم. ابزاری علیه‌ش داریم: باید ملاحظه داشته باشیم و از هم فاصله بگیریم. می‌دانم سخت‌ است. می‌دانم که در زمانه‌ی سختی می‌خواهیم به هم نزدیک باشیم، از نظر فیزیکی هم نزدیک باشیم. اما در این لحظه درست برعکسش‌ درست است.

هیچ‌کس را تنها نذارید. باید به عنوان خانواده و به عنوان جامعه، راه دیگری (جز نزدیکی فیزیکی) پیدا کنیم برای با هم بودن، راه‌های خلاقانه که از پس ویروس بربیایند. باید راه‌هایی پیدا کنیم دوستی‌مان رو نشان بدهیم. یک بار دیگه شروع کنید به نامه نوشتن. پست که کار می‌کند.

از همه با جدیت تقاضا می‌کنم: از قوانینی که فقط برای مدت کوتاهی وضع شده‌اند پیروی کنید. دولت بررسی می‌کنه که چه چیزی را باید اصلاح کرد و چه اقدام دیگری ضروری‌ست. این وضعیت دینامیک‌ست و باید یاد بگیریم و با ابزارهای جدید واکنش نشان بدهیم. شایعه‌ها را باور نکنید. با یک وظیفه تاریخی مواجهیم که فقط در کنار هم دیگر از پسش بر خواهیم آمد.

مطمئنم از بحران عبور می‌کنیم. اما چند نفر از عزیزان‌مان رو از دست خواهیم داد؟ بخش زیادی از آن به خود ما بستگی دارد. می‌توانیم تصمیم بگیریم با هم هم‌کاری کنیم و محدودیت‌های کنونی را بپذیریم. به تک‌تک ما بستگی دارد. حتی با این که این تجربه بی‌سابقه‌ست، باید برمبنای دل و عقل‌مان رفتار کنیم.
مراقب خودتان باشید.

ترجمه : امید رضایی

@economistfarsi
🌐کانال اکونومیست فارسی

۰ نظر ۰۲ فروردين ۹۹ ، ۱۴:۵۱
ذهن خالی

می توانستم شاعری باشم
ولگردِ قمارخانه های بوینس آیرس
مَحفِل نشینِ خواب و زن
وامضاء و اعتیاد.
نوحه سرایِ گذشته های مُرده
گذشته های دور
گذشته های گیج.
اما تا کی...؟
از امروز گفتن
و برای مردم سرودن
دشوار است،
و ما می خواهیم
از امروز
و از اندوهِ آدمی بگوییم
و غفلتی عظیم
که آزادی را از شما ربوده است.

می توانستم شاعری باشم
بی درد،پُرافاده،خودپسند،
برده دارِ پتیارگانی
که بر ستمدیدگانِ ترس خورده
حکومت می کنند.

می دانم!
گلوله را با کلمه می نویسند،
اما وقتی که از کلمات
شَقی ترین گلوله ها را می سازند،
چاره چریکی چون من چیست؟

 

 

"""""
کلمات
راهگشایِ آگاهیِ آدمی ست
و ما نیز
سرانجام
بر سر ِمعنایِ زندگی متحد خواهیم شد:
کلمه،کلمه نجات!
مردم
ترانه ای از این دست می طلبند...

 

""""


Che guevara

 

 

 

+و امروز آن سرانجام است .

پاندمی اتحاد بر سر نجات زندگی !

۰ نظر ۰۲ فروردين ۹۹ ، ۱۱:۱۱
ذهن خالی

اخیرا در خصوص اینکه چرا برخی هموطنان آگاه به عواقب کرونا هستند ولی به زندگی معمول خود ادامه میدهند، سوال ایجاد شده.
از عوامل متعددی که باعث میشود
افراد حتی در حضور عامل آشکار خطر، آنرا نادیده بگیرند میتوان به موارد زیر اشاره کرد؛ 
اول اینکه آگاهی سطوح مختلفی دارد، یک سطح آگاهی دانش است و صرف داشتن دانش، آگاهی به مهارت تبدیل نمیشود مثل فردی که دانش مضر بودن سیگار را دارد ولی سیگار میکشد
دوم اینکه ما انسانها با هم متفاوتیم و رفتارهای مشابهی در یک موقعیت یکسان نشان نمیدهیم.

میزان احساس ارزشمندی در افراد متفاوت است، مثلا فردی که احساس ارزشمندی نمیکند چیزی برای از دست دادن نداره یا میزان ترس از خطر که میتواند به لحاظ ژنتیکی پایین باشد
همینطور سطح اضطراب  بالا که میتواند واقعیت سنجی را مختل و خطر را انکار نماید.یا اینکه با افکار جادویی  خودش را مصون از خطر می پندارد
یا آنقدر مورد آسیب قرار گرفته که حساسیتش به خطر از بین رفته
بنابر این انتظار از همه انسانها که واکنش یکسان در مقابل  یک رویداد نشان دهند چندان واقع بینانه نیست و این مسولیت بر عهده دولتهاست که یک پروتکل یکسان برای چنین شرایطی ایجاد کند

@drhesamfiroozi

۰ نظر ۰۲ فروردين ۹۹ ، ۱۰:۱۰
ذهن خالی