ذهن خالی

! مراقبه هایم را مینویسم پس هستم

ذهن خالی

! مراقبه هایم را مینویسم پس هستم

آدرس های تبلیغاتی در کامنت ها نمایش داده نخواهد شد .
با احترام


آن روزها رفتند
آن روزها مثل نباتاتی که در خورشید می پوسند
از تابش خورشید پوسیدند

آن روزها / فروغ فرخزاد

دنبال کنندگان ۱۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

پست 0188 / جیب بری زنان

پنجشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۹، ۰۸:۵۷ ب.ظ

زنان و حق داشتن جیب
October 16, 2020 by فرناز سیفی
اگر زن‌ هستید تا حالا چندین بار پیش آمده که برای خرید لباس رفتید و جیب‌های لباس یا الکی و تزئینی است یا بسیار تنگ و کوچک؟ چندبار شده لباسی را برداشتید و اصلا جیبی نداشته؟ چندبار تن دادید به خریدن شلوار جین‌های تنگ و چسبان که جیب ندارند یا اگر دارند، چنان تنگ است که یک دستمال را هم به زور می‌شود در آن چپاند، چه رسد به کلید و کیف‌پول و چیزی دیگر. در حالی که تقریبا تمام لباس‌های مردانه، جیب‌های بزرگ و راحت و گل‌وگشادی دارند، جیب‌هایی که دستان مردان به راحتی در آن جا می‌شود و از تلفن همراه گرفته تا کلید و کیف‌پول را در آن جا می‌دهند. 
جیب لباس زنان یک تاریخ جنسیت‌زده و هم‌زمان سیاسی  پشت سر دارد، تاریخی که تا همین امروز ادامه دارد. برای فهم این مساله‌ی دردناک باید از قرون وسطی شروع کنیم. روزگاری که زنان و مردان، همه کیسه‌ی کوچکی را بر کمر آویزان می‌کردند و به راحتی خرده‌ریزهای ضروری را با خودشان حمل می‌کردند. روزگاری که زن بودن، تو را از حق داشتن جیب محروم نکرده بود. کم‌کم دزدها زرنگ‌تر شدند و دزدی از این کیسه‌های آویزان از کمر رایج‌تر شد. بنابراین کم‌کم کیسه جای خود را به جیب داد. کت‌ها، شلوارها و پیراهن‌های مردان روز به روز بیشتر مجهز به جیب‌های کارآمد شد. هم‌زمان بالاتنه‌ی لباس‌های زنان تنگ و تنگ‌تر شد. 
 انقلاب فرانسه در این میان، نقطه‌ی عطفی بود که جیب زنان را به مساله‌ای سیاسی تبدیل کرد. جیب لباس زنان، فضای پنهان و خصوصی بود که آن‌ها  به راحتی می‌توانستند در آن اسلحه یا پیغام مخفیانه حمل و ردوبدل کنند. قوانین و عرف جامعه هم جوری نبود که بشود زنان را متوقف و بازرسی بدنی کرد. جیب زنان ناگهان به یک هشدار سیاسی تبدیل شد. راه‌حل طراحان لباس و تجار و عوامل قدرت چی بود؟ جیب را از لباس زنان حذف کنید. چه جیب‌هایی که عیان بود و چه جیب‌هایی که زیر لایه لایه دامن‌های بلند زنان مخفی بود. ناگهان زنان از حق حمل چیزی در لباس خود محروم شدند. این وضعیت تا اوایل قرن بیستم ادامه داشت.
با آغاز قرن بیستم، جیب لباس زنان با انقلاب  مواجه شد. انجمن The Rational Dress که در سال ۱۸۸۱ در لندن آغاز به کار کرد. این انجمن را بعضی از زنان طبقه‌ی اشرافی و مرفه لندن و چند طراح لباس معروف زن راه انداختند که از دست‌وپاگیری لباس زنان دیگر خسته شده بودند و دنبال این بودند که طراحی لباس زنان را تغییر کاربردی دهند. در مانیفست آن‌ها آمده بود که لباس باید «آزادی حرکت» به زن بدهد، سبک باشد، در عین شیک بودن کاربردی هم باشد و  بساط کرست‌های نفس‌گیر ور بیفتد. این زنان چون از طبقه‌ی اشراف بودند و مد را اصولا این طبقه دیکته می‌کرد، توانستند تاثیراتی بگذارند و بعد سالیان سال، دوباره جیب به لباس‌های روزمره‌ی زنان برگردانده شد. 
وقتی فمینیسم موج اول شروع شد، زنان فعال حق رای خیلی زود متوجه‌ی اهمیت جیب لباس شدند و این مساله را مطرح کردند. زنان قرار بود سوار بر دوچرخه و اسب یا با پای پیاده، کیلومترها راه بروند و برای خواسته‌ی حق رای کنشگری کنند، با این لباس‌های مسخره‌ی تنگ و بدون جیب، چطور می‌توانستند رفت‌وآمد نسبتا راحتی داشته باشند؟ در سال ۱۹۱۰، «نیویورک‌تایمز» در مطلبی با تیتر «کلی جیب برای کت‌ودامن زن فعال حق رای» از شو لباس «انجمن زنان خیاط آمریکا» در هتل مشهور استور خبر داد و نوشت که کت‌ودامن طراحی شده برای زن فعال حق رای، دست‌کم هفت یا هشت جیب دارد، «جیب‌هایی که همه عیان است و به راحتی پیدا می‌شود.» این «جیب‌های آشکار» نگرانی جامعه‌ی مرد سالار بود، حالا چه کنیم اگر زن در این جیب‌ها چیزی خصوصی و شخصی یا خطرناک را حمل کند؟ از اسلحه گرفته تا بیانیه حق رای و  نامه‌ی عاشقانه؟ جلو دیگران که نمی‌شود دست در جیب او کرد و گشت. مردسالاری دلواپس بود که جیب به زنان اختیار و امکان بیشتری در فضای عمومی می‌دهد و حق کنترل‌گری مردان را می‌کاهد.  
از قرن نوزدهم، چون زنان دیگر جیبی نداشتند، کیف‌های دستی به بازار آمد و جزو ضروریات فضای عمومی برای زنان شد. صنعت کیف‌های دستی نیز رونق گرفته بود. تا همین امروز یک دلیل مقاومت صنعت مد در برابر تعبیه جیب‌های کارآمد روی لباس‌های زنان، همین مسئله است که صنعت کیف دستی زنانه از رونق نیفتد. تا وقتی لباس زنان جیب یا جیب کارآمد نداشته باشد، زنان ناچارند کیف‌دستی بخرند و صنعت پررونق باقی می‌ماند. کیف، جیب نیست و شما هم احتمالا دوروبرتان زنانی را دیدید که از کتف‌درد و گردن‌درد و درد شانه‌ مزمن رنج می‌برند که عامل‌اش سال‌ها حمل کردن کیف‌های اغلب سنگین است. 
کریستین دیور، طراح مشهور که کعبه‌ی آمال افراد زیادی است، جمله‌ی به غایت جنسیت‌زده معروفی در این‌باب دارد:«مردها جیب دارند تا چیزهای ضروری را آن‌جا بگذارند، جیب زنان تزئینی است.» نگاه آدم‌های تاثیرگذاری مثل او در صنعت مد تا دهه‌ها و همین امروز خرخره صنعت را چسبیده و مسیر را تعیین می‌کنند و کماکان پیدا کردن جیب کارآمد روی لباس زنانه، امری است نادر. همین نگاهی که لباس زنان را نیز بیش از هرچیز «امر تزئینی و به قصد زیبایی» می‌بیند و بس. نه تن‌پوشی که قرار است کارآمد و راحت باشد. این مساله هم اصلا کم‌اهمیت نیست که صنعت مد، به شکل سنتی صنعتی مردانه است و کماکان طراحان تاثیرگذار و کلیدی این صنعت، اکثرا مردان‌اند و نه زنان، با نگاهی که ریزه‌کاری‌های ضروری زندگی زن اولویت‌اش نیست.  جیب لباس زنان، مساله‌ای به غایت فمینیستی و سیاسی است. خیلی وقت است که باید به سنت مادران فمینیست‌مان در موج اول، مطالبه‌گری کنیم و خواهان حق جیب واقعی و کارآمد روی لباس‌های زنان باشیم. 
اگر دوست دارید می‌توانید بیش‌تر درباره این موضوع در کتاب The Pocket به قلم باربارا برمن و آریان فنیتا بخوانید. 


@FarnazSeifi

۹۹/۰۹/۲۷

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی