ذهن خالی

! مراقبه هایم را مینویسم پس هستم

ذهن خالی

! مراقبه هایم را مینویسم پس هستم

آدرس های تبلیغاتی در کامنت ها نمایش داده نخواهد شد .
با احترام


آن روزها رفتند
آن روزها مثل نباتاتی که در خورشید می پوسند
از تابش خورشید پوسیدند

آن روزها / فروغ فرخزاد

دنبال کنندگان ۱۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

پست 0125

دوشنبه, ۲ دی ۱۳۹۸، ۰۵:۰۱ ب.ظ

 

 

 

باران معشوقه ی من است / نزار قبانی 

 

دوباره باران گرفت
باران معشوقه‌ی من است
به پیش بازش در مهتابی می‌ایستم
می‌گذارم صورتم را و
لباسهایم را بشوید
اسفنج وار
باران یعنی برگشتن هوای مه آلود شیروانی های شاد!
باران یعنی قرارهای خیس
باران یعنی تو برمی‌گردی
شعر بر می‌گردد
پاییز به معنی رسیدن دست های تابستانی توست
پاییز یعنی مو و لبان تو
دست‌کش ها و بارانی تو

و عطر هندی‌ات که صد پاره‌ام می‌کند
باران‌، ترانه‌ای بکر و وحشی ست
رپ رپه‌ی طبل‌های آفریقایی ست
زلزله وار می‌لرزاندم!
رگباری از نیزه‌ی سرخ پوستان است
عشق در موسیقی باران دگرگون می‌شود
بدل می‌شود به یک سنجاب
به نریانی عرب یا پلیکان غوطه ور در مهتاب!
چندان که آسمان سقفی از پنبه های خاکستری ابر می‌شود
و باران زمزمه می‌کند
من چون گوزنی به دشت می‌زنم
دنبال عطر علف
و عطر تو که با تابستان از این جا کوچیده!

 

 

+اما امروز باران معشوق همه ی ایران است .

کاش ببارد قبل از خفگی همه ی مردمانش ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی